سه گونه نوآوری
اکثر شرکتها خود میدانند که به نوآوری نیاز دارند، اما با این حال هنوز میان آنچه که میدانند باید انجام دهند و آنچه واقعا انجام میدهند فاصله وجود دارد.
نزدیک به ۸۵ % از شرکتها معتقدند که نوآوری بسیار مهم است، با این حال ۷۵ % از ۱۰۰۰ شرکت بزرگ جهان معتقدند که در زمینهی خلق نوآوری در برابر رقبایشان ناموفق هستند و ۴۲ % از آنها از اینکه در معرض ریسک تحول و دگرگونی قرار بگیرند واهمه دارند.
این تصویر از شرکتهای بزرگ با منابع فراوان نشان میدهد که نوآوری مهم است، اما نکته اینجاست که آنها دقیقا نمیدانند که چگونه و از کجا شروع کنند.
نوآوری به عنوان یک رشته تخصصی، مفهومی نسبتا جدید است؛ بنابراین ممکن است بخشی از مسئله فقدان اطلاعات درباره انواع مختلف نوآوری و چگونگی شکل دادن یک استراتژی نوآوری موثر باشد.
در ادامه، برای کمک به شناخت بیشتر درباره نحوه عملکرد نوآوری در سطح شرکت، مروری کلی از سه گونهی اصلی نوآوری همراه با مثالها و نکات مفیدی ارائه میشود.
نوآوری تدریجی (Incremental Innovation)
نوآوری تدریجی به این معنی است که محصولات و خدمات موجود به نسبت کمی ارتقا یافته و تغییر میکنند. هدف این گونه از نوآوری این است که بهبود اندکی در محصولات یا خدماتی که در حال حاضر مورد اعتماد و علاقهی بازار قرار دارند حاصل شود.
ایجاد بهبود در محصولات موجود به شرکتها کمک میکند تا بتوانند در کوتاهمدت رقابتی عمل کنند، اما این نکته مهم را نیز باید در نظر داشت که محدود کردن بیش از حد محصولات یا خدمات به بازارهای محلی (localized)ممکن است مانع پیشرفت بلند مدت و رشد نوآوری شرکت شما شود.
نوآوری تدریجی دارای ریسک نسبتا کمتری است؛ به همین دلیل است که ۷۸ % شرکتها تلاشهای خود را روی این نوع از نوآوری معطوف میکنند. با این حال تمرکز صرف برروی نوآوری تدریجی شرکت شما را مجبور میکند تا به طور مداوم خود را با آخرین روندها و انتظارات مشتریان به روز نگه دارد و تنها بر روندهای بازار متمرکز شود.
مثال
JetBlue جهت بهبود تجربه کاربر از نوآوری تدریجی استفاده کرده است. به این ترتیب که سیستم خدمات مشتری در خطوط هوایی، به جای منتظر نگهداشتن مشتریان در پشت خط تلفن، شماره آنها را یادداشت میکند و هنگامی که نوبت آنها شد با آنها تماس میگیرد. همین ارتقاء کوچک، مسالهی ماندن در صف انتظار تماس را به شکل اثربخشی کاهش داد و راحتی و آسودگی بیشتری را هم برای مشتریان و هم کارمندان JetBlue فراهم ساخت.
نکته
تمرکز نوآوری تدریجی بایستی روی مشتریان شما باشد. در مورد شرکت، تجربیات و محصول خود فکر کنید تا متوجه شوید مشتریان به دنبال چه چیزی هستند و شما چه مشکلاتی را میتوانید حل کنید.
نوآوری تحولگرا (Transformational Innovation)
زمانی که بیشتر مردم به نوآوری فکر میکنند، تصورشان نوآوری تحولگرا است که این قدرت را دارد تا صنایع را به طور کامل تغییر داده یا صنایعی را ایجاد و یا حذف کند. این نوع از نوآوری غالبا شامل یک میلیون ایده است که روش زندگی و کل جهان را تغییر میدهد.
نوآوری تحولگرا که برای نتایج بلندمدت به کار گرفته میشود، ریسک و خروجیهای زیادی را به دنبال دارد.
بزرگترین مزیت این نوع نوآوری، فرصت دستیابی واقعی به سطحی متفاوت و تغییر شکل کل چشمانداز بازار است. این نوآوری با ورود به بازارهای جدید، جریان درآمدی جدید و فرایندهای بهبود یافته، فروش را افزایش میدهد.
امروزه شرکتها ۲۳ % از تمرکز و تلاشهای نوآورانه خود را در راستای نوآوری تحولگرا معطوف میکنند. شرکتهای بزرگ اغلب بر پیشرفتهای تکنولوژیک استارتآپها یا دیگر فروشندگان نرمافزار متکی هستند تا از این طریق به نوآوری تحولگرا دست یابند؛ چرا که تحقق چنین چشماندازهایی نیاز به توانمندیهایی خارج از تخصص اصلی شرکت دارد. به همین دلیل است که نوآوری باز از طریق همکاری با شرکتهای خارجی، موثرترین و کارآمدترین راه دستیابی به نوآوری تحولگرا است.
مثال
اپل به حوزهی نوآوری تحولگرا کاملا تسلط دارد. آیفون روش برقراری ارتباط، اتصال، ایجاد و بسیاری از موارد دیگر را به صورت جهانی تغییر داده است. این شرکت همچنان با سرعت به تحول ادامه میدهد و رقبا نیز دائما در حال تعقیب آن هستند.
توصیه
هیچ شرکتی نباید ۱۰۰ % از منابع خود را در جهت نوآوری تحولگرا اختصاص دهد، بلکه هدف بایستی یافتن تعادل مناسب میان انواع مختلف نوآوری برای ارتقا و بهبودهای کوتاهمدت و بلندمدت باشد.
نوآوری همجوار (Adjacent Innovation)
نوآوری همجوار شامل ورود به یک بازار جدید و برقراری ارتباط با یک مخاطب جدید از طریق مواردی است که شرکت در حال حاضر آنها را به خوبی انجام میدهد.
به منظور دستیابی به مخاطبان جدید، شرکای شرکت راهحلهای تکنولوژی جدید را در راستای بازسازی وضعیت موجود خود و برای برآورده سازی نیازها و انتظارات کاربران جدید ارائه میدهند.
متخصصان توصیه میکنند که بهتر است شرکتها ۲۰ % از تلاشهای نوآوری خود را به نوآوری همجوار اختصاص دهند.
بزرگترین مزیت این نوع از نوآوری ریسک کم آن میباشد. درحالی که تاثیر نوآوری همجوار قابل مقایسه با نوآوری تحولگرا نیست، اما هنوز هم میتواند از رشد پشتیبانی کرده و شرکتی پویا ایجاد کند که بتواند بازارهای در حال تکامل بهتری داشته باشد.
مثال
در حالی که Uber به واسطهی روشی که نحوه سفر و به اشتراکگذاری منابع را تغییر داد، تحولگرا در نظر گرفته میشود، اما در واقع نمونه کاملی از نوآوری همجوار در محل کار است. این شرکت، فناوریهای موقعیتیاب، پرداختهای دیجیتال و تجزیه و تحلیل دادهها را با هم ترکیب کرد تا به بازار جدید نفوذ کند و سبب تحول صنعت شود.
توصیه
بر روی خروجیها تمرکز کرده و دقیقا مشخص کنید که محصول یا سرویس شما برای مشتریان چه کاری انجام میدهد. یک گام به عقب رفتن میتواند به شما کمک کند تا فراتر از محدودیتهای حوزه کاری فعلی خود فکر کرده و به دنبال نوآوری همجوار باشید.
نظرات نهایی
درک بهترین نوع نوآوری همسو با اهداف استراتژیک شرکت به شما کمک میکند تا یک رویکرد نوآوری صریح را شکل دهید.
هنگامی که بدانید چگونه میخواهید به نوآوری نزدیک شوید، برای برداشتن اولین گام نوآوری آمادگی بیشتری خواهید داشت.
مهم نیست که چه رویکردی را انتخاب میکنید – تدریجی، تحولگرا یا همجوار؛ آزمایش و ارزیابی تکنولوژیها بخش اصلی این فرآیند هستند.
شرکتها به این وضعیت که یک تلاش طولانی، دشوار و پرریسک داشته باشند عادت کردهاند، اما با استفاده از فرایند اعتبارسنجی با خیال راحتتری به سمت فعالیتهای نوآورانه خود حرکت میکنند.