چرا تفکر طراحی؟

در این مقاله خواهید خواند...

هدف تفکر طراحی (design thinking) چیست؟

در مقاله “تفکر طراحی چیست؟” نحوه عملکرد تفکر طراحی، اصول تفکر طراحی و مراحل تفکر طراحی به طور کامل بیان شده است. حالا بیایید بررسی کنیم چرا اصلا این موضوع اهمیت دارد؟

اول و مهم‌تر از همه تفکر طراحی، خلاقیت و نوآوری را تقویت می‌کند. به عنوان انسان، ما بر روی دانش و تجربیاتی تکیه داریم که برای بهینه‌سازی اقداماتمان جمع‌آوری کرده‌ایم. ما به ساخت الگوها و عاداتی می‌پردازیم که اگرچه در بعضی شرایط مفید هستند اما می‌توانند در حل مسئله دیدگاه ما را محدود کنند. در عوض تکرار همان روش‌های آزمایش شده، تفکر طراحی ما را تشویق می‌کند که چشم‌هایمان را باز کنیم و راهکارهای دیگر را هم ببینیم. تمام این فرآیند خود را صرف به چالش کشیدن فرضیات و کشف روش‌ها و ایده‌های جدید می‌کند.

تفکر طراحی را روشی معتدل در حل مسئله می‌دانند که نه کاملاً غرق در غریزه و احساس است و نه فقط بر روی تحلیل‌ها، علم و منطق متمرکز است، بلکه از ترکیب این دو استفاده می‌کند.

مزیت مهم دیگر تفکر طراحی این است که افراد را در اولویت قرار می‌دهد. با تمرکز کامل بر روی حس همدلی، سازمان‌ها و شرکت‌ها را تشویق می‌کند تا افراد واقعی را که از محصولات و خدماتشان استفاده می‌کنند درنظر بگیرند و زمانی که تجربیات مفید برای مصرف‌کننده خود می‌سازند، موفقیتشان نیز بیشتر خواهد بود. برای مصرف‌کننده نیز بهتر است، محصولاتی مفیدتر خواهد داشت که زندگی‌اش را بهتر می‌کند.

مشکل بدخیم (wicked problem) در تفکر طراحی چیست؟

تفکر طراحی در حل مشکلات بدخیم بسیار مفید است. اصطلاح مشکل بدخیم (wicked) توسط نظریه‌پرداز تفکر طراحی، هارست ریتل در دهه 1970 مطرح شد تا مشکلات بسیار دشواری را توصیف کند که ماهیتشان کاملاً چند پهلو است. مشکلات بدخیم عوامل ناشناخته زیادی دارند و برخلاف مشکلات معمول و روتین، آن‌ها هیچ راهکار مشخصی ندارند. در واقع حل یک جنبه از مشکل بدخیم احتمال نمایان شدن یا ایجاد چالش‌های بعدی را دارد. ویژگی دیگر مشکلات بدخیم این است که هیچ نقطه آغازی ندارند، زیرا ماهیت مشکل با گذشت زمان تغییر می‌کند. حل این مشکلات فرآیندی مستمر است که نیاز به تفکر طراحی دارد. بعضی از مثال‌های مربوط به مشکلات بدخواهانه در جامعه امروز ما مواردی همچون فقر، گرسنگی و تغییرات آب و هوایی هستند.

مزایای تفکر طراحی در کار چیست؟

به عنوان یک طراح، شما نقش محوری در شکل دادن به محصولات و تجربیاتی دارید که شرکتتان وارد بازار می‌کند. ترکیب تفکر طراحی در فرآیندتان می‌تواند ارزش تجاری زیادی را بی‌افزاید و در نهایت تضمین کند که محصولاتی که شما طراحی می‌کنید نه تنها برای مشتریان دلچسب است، بلکه برای سودآوری و منابع شرکت نیز ارزشمند است.

بدین ترتیب بیایید چند تا از مزایای اصلی استفاده از تفکر طراحی را در محل کار بررسی کنیم:

  • تا حد زیادی زمان رسیدن به بازار را کاهش می‌دهد: با تاکید بر روی حل مسئله و یافتن راهکارهای ارزشمند، تفکر طراحی می‌تواند مدت زمان سپری شده برای طراحی و پیشرفت را تا حد زیادی در ترکیب با چابکی و سرعت بالا، کاهش دهد.
  • صرفه‌جویی در هزینه‌ها و نرخ بالای سود سرمایه: ورود سریع‌تر محصولات موفقیت آمیز به بازار در نهایت هزینه‌های تجاری را کاهش می‌دهد. تفکر خلاق ثابت کرده که می‌تواند سود سرمایه‌گذاری را تا حد زیادی بالا ببرد، گروه‌هایی که از تمرینات تفکر طراحی شرکت IBM استفاده می‌کنند، نرخ سود سرمایه‌شان بیش از 300% افزایش یافته است.
  • بهبود نگهداری و وفاداری مشتری: تفکر طراحی رویکرد مصرف‌کننده محور را تضمین می‌کند و در نهایت باعث مشارکت بیشتر مصرف‌کننده و حفظ و نگهداری او در طولانی مدت می‌شود.
  • نوآوری را تقویت می‌کند: تفکر طراحی تماماً درباره به چالش کشاندن تصورات و باورهای قبلی است، تمام ذی‌نفعان را تشویق می‌کند تا خارج از چارچوب فکر کنند. بدین ترتیب فرهنگ نوآوری و پیشرفت در سرتاسر شرکت رشد می‌کند.
  • می‌تواند در سرتاسر شرکت بکار رود: نکته مهم درباره تفکر طراحی این است که فقط برای طراحان نیست. تفکر گروهی را نیز تقویت می‌کند و همکاری‌های گروهی را گسترش می‌دهد. مهم‌تر اینکه می‌تواند برای هر گروهی در هر صنعتی بکار رود.

چه اینکه در حال گسترش فرهنگ تفکر طراحی در شرکتی بزرگ باشید یا اینکه سعی کنید رویکرد شخص خود را به سمت مشتری و کاربر متحول کنید، در هر صورت تفکر طراحی کمکتان می‌کند تا نوآوری داشته باشید. بر روی کاربر و مصرف‌کننده متمرکز شوید و در نهایت محصولاتی را طراحی کنید که مشکلات واقعی مشتریان را حل کنند.

روش‌شناسی تفکر طراحی در عمل: نمونه‌های عملی

در این مقاله و مقاله “تفکر طراحی چیست؟” درباره نظریه مربوط به تفکر طراحی و فرآیندهای درگیر در آن پرداختیم – اما در عمل چطور است؟ بیایید چند نمونه موردی ببینیم که در آن‌ها تفکر طراحی تاثیری عمیق داشته است.

نمونه موردی مراقبت‌های بهداشتی و سلامت:
تفکر طراحی چطور بیمارستان چشم پزشکی روتردام را تغییر داد.

فعالان بیمارستان چشم پزشکی روتردام می‌خواستند تجربه بیمار را از روابط همراه با نارضایتی و استرس به روابطی خوشایندتر تبدیل کنند. برای این منظور تفکر طراحی و اصول طراحی را در فرآیند برنامه‌ریزی‌شان بکار بردند. روند کاری آن‌ها بدین ترتیب بود:

تفکر طراحی دربیمارستان چشم پزشکی روتردام

همدلی

اول از همه، آن‌ها باید مصرف‌کننده هدفشان را بشناسند، بیمارانی که برای درمان وارد می‌شوند. مدیر عامل، مدیر کل، مدیران، کارکنان و پزشکان متوجه شدند که اکثر بیمارانی که وارد بیمارستان می‌شوند می‌ترسند بینایی خود را از دست بدهند.

تعریف و شناسایی مسئله

بر اساس یافته‌هایشان از مرحله همدلی، کاهش ترس را باید در اولویت قرار می‌دادند. بیان مسئله چیزی شبیه این عبارت بود: بیمارانی که وارد بیمارستان ما می‌شوند باید احساس آرامش و راحتی کنند.

ایده‌پردازی

با توجه به شناخت کامل بیماران و اطلاع از مأموریت خود، آن‌ها ایده‌پردازی برای راهکارهای بالقوه را شروع کردند. مثل هر متفکر طراح خوبی، به دنبال الهام گرفتن از منابع مختلف بودند. آن‌ها به شرکت هوایی KLM و سوپرمارکت زنجیره‌ای Albert Heijn نگاه کردند تا زمان‌بندی‌شان را یاد بگیرند و به سایر سازمان‌های درمانی یا دولتی برای ایده گرفتن رجوع می‌کردند.

نمونه اولیه

در مرحله نمونه اولیه، گروه معتبرترین ایده‌هایی که تا بدین جا به آن رسیده بودند و در طول خدمات خود در بیمارستان کشف کرده بودند را مطرح کردند. این گروه‌ها با تکیه بر بینش مربوط به آزمایش‌هایی کوچک و غیررسمی توانستند یک راهکار احتمالی را بی‌ازمایند و ببینند که آیا ارزش استفاده از اندازه بزرگ را دارد یا خیر.

تست

مرحله تست متشکل از انجام تمام آزمایش‌های اشاره شده و بررسی راهکارهاست. انتقال به مرحله کاربرد رسمی این ایده‌ها می‌توانست آهسته انجام شود. اگر یک ایده نتیجه دهد؛ دیر یا زود سایر گروه‌ها نیز می‌خواهند این ایده را امتحان کنند و بهترین ایده‌ها خود به خود منتشر می‌شود.

دستاورد

با استفاده از رویکرد تفکر طراحی، بیمارستان چشم پزشکی روتردام توانست به قلب نیازهای بیماران خود نفوذ کند و راهکارهای موثری برای تأمین آن‌ها بیابد. بدین ترتیب، آن‌ها تجربه مصرف‌کنندگان را تا حد زیادی ارتقا دادند: جذب بیمار تا 47% افزایش یافت و بیمارستان چندین جایزه مربوط به ایمنی، کیفیت و طراحی را نصیب خود کرده است.

نمونه موردی کسب و کار:
چطور تفکر طراحی به تأمین‌کننده خدمات مالی MLP کمک کرد تا دوباره اعتماد مشتری را بدست آورند.

پس از بحران مالی، تأمین‌کننده خدمات مالی MLP متوجه شد که میزان اعتماد مصرف‌کننده بسیار کاهش یافته است. آن‌ها باید دوباره با مشتریان هدفشان رابطه برقرار می‌کردند و راه‌هایی جدیدی برای ایجاد اعتماد می‌یافتند. در جستجو برای نوآوری، تصمیم گرفتند رویکرد تفکر طراحی را آزمایش کنند. آن‌ها به این دستاوردها رسیدند:

همدلی

با تمرکز بر روی مصرف‌کنندگان خود و تلاش برای شناخت نیازهای اولیه آن‌ها، MLP متوجه شد تصوراتی که تا به حال داشته اصلاً درست نبوده‌اند. توماس فریز، مدیر شعب بازاریابی MPL توضیح می‌دهد: ما همیشه عادت داشتیم با مشتریان درباره اهدافی که می‌خواهند به آن‌ها برسند صحبت کنیم. اما آن‌ها نمی‌خواستند به یک هدف مشخص، متعهد باشند، زیرا اغلب خودشان هم نمی‌دانستند هدفشان چیست. بلکه می‌خواستند درباره ایده‌هایشان صحبت کنند و این برایشان در زمینه برنامه‌ریزی مالی انعطاف پذیرتر و راحت‌تر بود.

تعریف

با رسیدن به این درک جدید از مصرف کنندگان، MLP توانست مأموریت خود را تغییر دهد. آن‌ها متوجه شدند باید اعتماد مشتریانشان را بازگردانند و راه انجام این کار صحبت کردن با مشتری به زبان خودشان است و اینکه به یک برند تعاملی‌تر تبدیل شود.

ایده‌پردازی و نمونه اولیه

در طی مراحل ایده‌پردازی و نمونه اولیه، آن‌ها تصمیم گرفتند تصویر کاملاً جدیدی از خود نمایش دهند. در عوض پوشش رسمی صنعت مالی، اعضای گروه MLP لباس‌های غیررسمی را انتخاب کردند. آن‌ها نمونه‌های Lego و پوسترهای خانگی را از مکان‌هایی مانند کمپ دانشگاه و ایستگاه‌های قطار به دیوار چسباندند.

تست

با آزمودن این رویکرد جدید، این شرکت درس‌های بسیار ارزشمندی درباره مشتریان خود و نحوه ارتباط با آن‌ها یاد گرفت. آن‌ها متوجه شدند که حتی در حد پوشیدن لباس‌های غیررسمی تأثیر بسیار زیادی در کاهش علایم منفی در ذهن مخاطب در زمینه خدمات مالی دارد. همچنین به ارزش پرسیدن سؤالات باز در عوض تلاش برای فروختن نمونه‌های خود پی بردند. تفکر طراحی به آن‌ها یاد داد سوالاتی را بپرسند که بر روی نیازهای مصرف‌کننده متمرکز باشد.

دستاورد

اولین دستاورد آن‌ها از تفکر طراحی بالا رفتن منحنی یادگیری شرکت MLP بود. صرف زمان برای صحبت کردن با مصرف‌کنندگان به آن‌ها اطلاعات مورد نیاز برای طراحی مجدد پیامشان و آغاز بازاریابی بهتر را داد. در سایه این یافته‌ها، MLP دفتر جدیدی را در بخش دانشجویی تأسیس کرد و گروه‌های تدوین و رسانه‌های اجتماعی را در مجاورت مشتریان خود قرار داد. بی شک تفکر طراحی فرآیندی مکرر است و این تنها یک راه برای MLP است تا بتواند یاد بگیرد با زبان مشتریان خود حرف بزند.

And drug a is nothing else of relevance is the region of a different task occurring later in the path of least resistance, this is a run. viagra malaysia Size-weight illusion n.

دیدگاهتان را بنویسید

مقالات مرتبط